سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مناجات نیمه شعبان با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : بردیا محمدی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

قـسم به آب، به روز نخـستِ پـیـدایِـش            قسم به باد، به طـوفانِ عاصیِ سَرکِش

قسم به خاک، به آن کوه‌های بی‌جنبش            قسم به شعلۀ خورشید، وقت هر تابش


دلـیــل خـلـقـت ربّــانــی جــهــان آمـد

بگو به اهل زمین، صاحبَ الزَّمان آمد

زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت            قلم به دست گـرفتی، دل مُرَکَّـب رفت

نفس کـشـیدی و بـادصبا، مؤدَّب رفت            دمی که پرده گرفتی ز چهره‌ات، شب رفت

به یُمن طَلعَت رویِ تو می‌کنم خیرات

به آخـرین سـحـرِ آلِ صُبح‌دم صلـوات

نسیم، عطر تو را هر کجاست، می‌جوید            تو آن گُـلـی که زمـانِ بـهـار می‌رویـد

خوشا مشامِ تَری که «وصال» می‌بوید            به قول خواجۀ شیرازمان که می‌گوید:

«به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد

به یـارِ یک‌جهـتِ حق‌گـزارِ ما نرسد»

چه یوسفی‌ست که هجرش کشیدنی باشد!            غـم فـراق ظـهـورت چـشـیـدنـی باشد

چِـقَـدر نـاز نـگـاهـت خـریـدنـی بـاشد            عـلـی عـلـیِّ لـب تـو شـنـیـدنـی بـاشـد

به عشق ذکر تو، ذاکر شویم، می‌چسبد

نجـف کـنار تو زائـر شـویم می‌چـسـبد

نیـازِ اهـل یـقـین را شکـوه نـاز، تویی            برای قـبـلـۀ تـوحـیـدیـان نـمـاز، تـویی

دری که سمت خداوند گشته باز، تویی            قسم به بیتِ خدا، فارس الحجـاز تویی

به کعبه تکیه بده صبح روز سروری‌ات

سـرم فـدای دم ذوالـفـقـار  حـیـدری‌ات

تـمـام مـی‌شـود این هـجـر نـاتـمـام آقـا            بـه احـتــرام تـو دنـیـا کـنـد قـیــام آقــا

فــقـیـر سـفـرۀ تـو مـی‌شـوم مـدام آقــا            کـریـم زادۀ نـسـل حـسـن، ســلام؛ آقـا

شبیه جدّ کـریمت، سخاوتت عـلنی‌ست

کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی‌ست

کـلام نـافـذ تو واژه واژه بی‌هـمـتاست            نـگـاه آبـیِ تـو بـی کــرانـۀ دریــاسـت

فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست            مـحـبت تـو شـبـیـه مـحـبت زهـراست

شبیه فـاطمه پُر دامنه است شوکـت تو

چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو

صـدای بـانگ اذانِ چـهـارده معـصوم            تپـش، تپـش، ضربانِ چهـارده معصوم

ای آخـرین جـریـانِ چـهـارده معصوم            عـزیزِ فـاطـمه ‌جانِ چـهـارده معصوم

تویی که منـتـقـم خـون فـاطـمه هـستی

به داسـتـان خـداونـد، خـاتـمـه هـسـتی

برای نـوح، دمت ساحـلی به دریـا شد            مسیـح، ذکـر تو را بُـرد، کـور بینا شد

خــلـیـل بـا مــدد تـو بـلای بـت‌هـا شـد            ولایت تو عصایی به دست موسی شد

شـروع نقـطۀ تـوحـید هر قـیـام، تویی

رسـول‌هـای اولـوالعـزم را امـام تویی

به شعله می‌کشدم آن غـم شـب‌افـروزم            شبیه شمع، سحـرهای هجـر می‌سوزم

هنوز چـشم به فـصل وصال می‌دوزم            تـویـی مُـحـول الاَحـوالِ عـید نوروزم

نــویــد آمــدن تــو پــیــام امّـیــد اسـت

برای شیعه زمان ظهور تو، عید است

برای قـفـل ظـهـورت، کلید بودم کاش            میان لشکر عشق‌ات، شهید بودم کاش

منم همان که به یارش رسید بودم کاش            شبـیه شـیخِ مفـیـدت، مـفـید بـودم کاش

چقـدر دل به هـوس‌ها سپـرد نـوکر تو

به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو

برای دفع بلا هر زمان که لازم هست            به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست

هـنوز سیـنۀ سنـگـین من مقـاوم هست            میان شاهـرگم خـون حاج قاسـم هست

اگرچه رفت علمدار، این علم برجاست

به روی شـانـۀ ما بـیـرق خـدا بالاست

چه سال‌ها که بدون تو بی بهار گذشت            چه هفته‌ها که به ما در فراق یار گذشت

چه روز‌ها که به این عاشق تو زار گذشت            تمام جـمـعۀ عـمرم در انتـظار گذشت

بس است دوریِ از ما، بس است، خسته شدیم

به فاطمه قسم آقا، بس است، خسته شدیم

برای بُردَن نام خوش‌ت دهـان برسان            لبـی بـساز بـرایـم سپـس زبـان برسان

به دست سینه‌زنِ‌ من کمی توان برسان            مرا به کرببلای «حسین جان» برسان

تو را به جان رقـیه، مخـواه غـم بـاشم

فـقـط اجـازه بده اربـعـیـن حـرم بـاشـم

چـقـدر آه کـشـیـدی ز دسـت آن دجّـال            غروب روز دهم طـبق سُـنَّت هر سال

شنیده‌ایم، تو دیدی چه شد در آن گودال            همان دمی که ز گریه تو می‌روی از حال

بـهــم زنـد اثــرِ نــالـۀ تــو هــیــأت را

حسین می‌کِشی و می‌کُشی جماعت را

رسید نیمۀ شعبان، دلم پُر آشوب است            نگاه کن به دلی کز گناه معـیوب است

چقدر گریه به پای فراق مطلوب است            مرا سحر برسانی به جمکران، خوب است

میان مسجـد تو روضـه‌ای به پـا بکنیم

برای مشک عـلـمدار، گـریـه‌ها بکـنیم

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



چقـدر آه کـشـیدی ز دسـت این اقـبـال            غروب روز دهم طـبق سُـنَّت هر سال